دانلود تحقیق با موضوع علم و تمدن در اسلام،
در قالب word و در 31 صفحه، قابل ویرایش.
بخشی از متن تحقیق:
تمام ارکان سنّت هم از «ذات قدسی» مبعث میشوند و هم رو به سوی آن دارند، و از اینرو رنگ و بوی قداست میگیرند. علم سنّتی نیز، به عنوان یکی از اساسیترین ارکان سنّت ـ خصوصاً در سنّت اسلامی که به معرفت منزلتی أعلی میبخشد ـ با قداست عجین است و «علم مقدّس» نام میگیرد.
علم اسلامی بر دو اصل اساسی استوار است. از آنجا که در اسلام «اصل توحید» بالاترین مرتبت را دارد، تمامی اجزاء فرهنگ و تمدن و تفکر اسلامی بر آن ابتنا دارند. علم اسلامی نیز به تبع اینان، بر مبنای این اصل بنیادین نضج میگیرد و هدفی جز نمایاندن آن ـ یعنی بازنمایی وحدت در تمامی نمودها و در نتیجه بازنمایی سیمای ذات احدی در ورای آنها ـ ندارد. همچنین، علوم اسلامی بر «اصل ساختار سلسله مراتبی طولی عالم و حقیقت» ابتنا دارند کما اینکه در این اصل با علوم مقدس موجود در دل دیگر سنّتها اشتراک دارند.
کلیدواژهها: سنّت اسلامی ـ علوم مقدّس ـ علوم اسلامی ـ روششناسی ـ جهانبینی اسلامی ـ نصر، حسین، 1312.
مقدمه
اسلام از آن جهت علم را مقدّس میشمارد که هر علم سرانجام به جنبهای از تجلّی الهی مرتبط میشود (احمد آرام، 1366، ص 26)؛ در نتیجه، علم سنّتی با حضور در قلمرو «حق مطلق» که خود، هم مقدّس است و هم منبع تقدّس، در اقیانوس امر غوطهور میشود و از عطر تقدّس آکنده میشود (حسین نصر، 1378، ص 169). در کنه علوم سنّتی، همواره «گرایش به سوی امر تقدّس» وجود دارد. «امر تقدّس» در کانون و مرکز علوم سنّتی واقع است و امور صرفاً انسانی (چونان عقل استدلالی و...) همواره حاشیهای هستند (دقیقاً به خلاف علوم مدرن). به دلایل مذکور، دکتر نصر معتقد است که علوم سنّتی، «علم مقدّس» نام میگیرند و علوم مدرن «علم نامقدّس». البته ذکر دو نکته در اینجا لازم است: یکی اینکه باید خاطر نشان کرد که بعضاً علومی در درون سنّت پرورده میشوند که سنّتی و در نتیجه مقدّس نیستند، ولکن این علوم در گوشه و کنار قرار دارند و حاشیهای هستند. دیگر اینکه از آنجا که «از دیدگاه سنّتی هیچ قلمرویی از واقعیت نیست که کاملاً نامقدّس (جدای از اصل) تلقّی شود»، علم مدرن هم کاملاً نامقدّس نیست ولی بدلیل اینکه امر مقدّس در آن حاشیهای است از آن به «علم نامقدّس» تعبیر کردیم (حسین نصر، 1378، ص 170).
رنه گنون، متفکر بزرگ سنّتگرا و بنیانگذار آن، معتقد است که چون در هر تمدن سنّتی فعالیتهای بشری «همواره امری منبعث از اصول شمرده میشود» از این رو به فعالیتی «استحاله یافته» بدل میشود و جزء سازندة سنّت و وسیلة مشارکت در آن تلقی میشود؛ و از این رو، «چنین فعالیتی خصلتی دقیقاً مقدّس» به خود میگیرد». از آنجا که «علم» نیز فعالیتی بشری است، در سنّت موصوف به صفت «مقدّس» میشود: «علم مقدّس» (رنه گنون، 1365، ص 64). در جایی دیگر، رنهگنون با نگرشی کاملاً حداکثری به دین چنین میگوید: «در سن دین در همة شئون زندگانی انسان نفوذ دارد، یا بهتر بگوئیم آنچه این زندگی را تشکیل میدهد در قلمرو آن واقع است، به قسمی که در چنین شرایطی هیچ چیز غیر مقدّس [در دامنة دین] نمیتواند وجود داشته باشد» (رنه گنون، 1365، ص 65)، و در نتیجه علم اسلامی نیز از دین اسلام أخذ قداست میکند و بدل به علم مقدّس اسلامی میگردد ...
تعداد مشاهده: 3391 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.zip
فرمت فایل اصلی: word
تعداد صفحات: 31
حجم فایل:42 کیلوبایت
دانلود فایل